آری،کسی که با اخلاص به خدا روی آورد و نیکوکار باشد،پس پاداش او نزد پروردگار اوست،نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین خواهند شد.
نکته ها:
* آیه علّت ورود به بهشت را،تسلیم فرمان خدا و نیکوکار بودن می داند.یعنی بهشت به ادّعا و شعار به کسی داده نمی شود،بلکه ایمان و عمل صالح لازم است.
پیام ها:
1-برای ورود به بهشت،به جای خیال و آرزو،هم تسلیم خدا بودن و ایمان درونی لازم است و هم عمل صالح بیرونی. «أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ»
2-نیکوکاری باید سیره ی انسان باشد،نه به صورت موسمی وفصلی. «هُوَ مُحْسِنٌ»
3-پاداش دادن،از شئون ربوبیّت است. «أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ»
4-هر کس خالصانه روی به خدا آورد،هم بهره کامل دارد؛ «فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ» و هم از هر نوع دلهره بیمه خواهد بود. «لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ»
و یهودیان گفتند:مسیحیان بر حقّ نیستند،و مسیحیان گفتند:یهودیان بر حقّ نیستند،در حالی که(هر دو گروه)آنان،کتاب آسمانی را می خوانند! همچنین افراد نادان دیگر(همچون مشرکان که خبر از کتاب ندارند)، همانند سخن آنها را گفتند.پس خداوند در روز قیامت در آنچه اختلاف دارند،در بین آنان داوری خواهد نمود.
نکته ها:
* این آیه ترسیم مجدّدی از سیمای متعصّبِ اهل کتاب است که هرگروه در صدد نفی گروه دیگر است.یهودیان،مسیحیان را بر باطل و بی موقعیّت در پیشگاه خداوند معرّفی می کنند و در مقابل،مسیحیان نیز یهود را بی منزلت در نزد خداوند می دانند.اینگونه برخوردها، از روحیّه ی متعصّب آنها سرچشمه می گیرد،در حالی که اگر به کتاب آسمانی خود توجّه کنند، از این برخوردها دست بر می دارند.سپس می فرماید:مشرکان و بت پرستان نیز با آنکه کتاب آسمانی ندارند،همان سخنان را می گویند.یعنی صاحبان عقاید باطل همدیگر را نفی می کنند،ولی همه ی این اختلافات در روز قیامت،با داوری خداوند متعال پایان می پذیرد و آنها حقّ را مشاهده می کنند.
پیام ها:
1-تعصّب بی جا و انحصارطلبی بی دلیل،ممنوع است.تحقیر و نادیده گرفتن دیگران،نشانه ی استبداد و خودمحوری است. [9]«لَیْسَتِ النَّصاری عَلی شَیْءٍ... لَیْسَتِ الْیَهُودُ عَلی شَیْءٍ»
2-اگر تعصّب و خودخواهی باشد،علم هم نمی تواند هدایت کند.اهل کتاب قادر به تلاوت آن بودند ولی به خاطر داشتن روحیّه ی انحصارطلبی تلاوت ها کارساز نبود. «وَ هُمْ یَتْلُونَ الْکِتابَ»
3-در فضای آمیخته به تعصّب،عالم و جاهل همانند هم فکر می کنند.مشرکان جاهل همان حرفی را می زدند که تلاوت کنندگان تورات و انجیل می گفتند.«کَذلِکَ قالَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ»
کیست ستمکارتر از آنکه نگذاشت نام خدا در مساجد الهی برده شود و سعی در خرابی آنها داشت؟آنان جز با ترس و خوف،حقّ ورود به مساجد را ندارند.بهره ی آنان در دنیا،رسوایی و خواری و در آخرت عذاب بزرگ است.
نکته ها:
* بنابر آنچه از شأن نزول ها و برخی روایات بدست می آید،آیه درباره ی کسانی نازل شده است که درصدد تخریب مساجد برآمده بودند.در طول تاریخ،تخریب مساجد ویا جلوگیری از رونق آنان بارها به دست افراد منحرف و طاغوت ها صورت گرفته است.از تخریب بیت المقدّس و آتش زدن تورات به دست مسیحیان به رهبری شخصی به نام«فطلوس» گرفته تا ممانعت قریش از ورود مسلمانان به مسجدالحرام،نشانه ای از همین تلاش هاست.
امروز نیز از یک سو شاهد تخریب مساجد باقیمانده از صدر اسلام در کنار قبور ائمه بقیع علیهم السلام به بهانه مبارزه با شرک هستیم و از طرف دیگر ویرانی مساجد تاریخی،همانند مسجد بابری در هند که نشانگر قدمت مسلمانان در شبه قارّه هند است،به چشم می بینیم.اینها همه حکایت از روحیّه ی کفرآلود طاغوت ها و جاهلانی دارد که از یاد ونام خداوند که در مراکز توحید طنین انداز می شود،وحشت دارند.
* این آیه به والدین و بزرگانی که از رفتن فرزندانشان به مساجد ممانعت به عمل می آورند، هشدار می دهد.
* اگر خرابی مسجد ظلم باشد پس آباد کردن مسجد،انفع کارها می باشد.[10]
پیام ها:
1-گاهی ظلم فرهنگی،بزرگترین ظلم هاست. «وَ مَنْ أَظْلَمُ» (در قرآن«اظلم»،به افترا بر خدا و بستن و تعطیل کردن خانه خدا گفته شده که هر دو جنبه فرهنگی دارد.)
2-خرابی مسجد تنها با بیل و کلنگ نیست،بلکه هر برنامه ای که از رونق مسجد بکاهد،تلاش در خرابی آن است. «مَنَعَ مَساجِدَ اللّهِ»
3-مساجدی مورد قبول هستند که در آنها یاد خدا زنده شود.مطالب خداپسند و احکام خدا بازگو شود. «یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ»
4-دشمن از در و دیوار مسجد نمی ترسد،ترس او از زنده شدن نام خدا و بیداری مسلمانان است. «أَنْ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ»
5-مساجد سنگر مبارزه اند،لذا دشمن سعی در خرابی آنها دارد. «سَعی فِی خَرابِها»
6-مسجد باید پررونق و پرمحتوا وهمانند سنگر فرماندهی نظامی باشد.همچنان که جاسوس از رخنه به مراکز نظامی در وحشت و اضطراب است،باید مخالفان و دشمنان نیز از نفوذ و ورود به مساجد،در ترس ونگرانی باشند.
«ما کانَ لَهُمْ أَنْ یَدْخُلُوها إِلاّ خائِفِینَ»
7-کسانی که با مقدّسات دینی به مبارزه برمی خیزند،علاوه بر قهرالهی در قیامت، گرفتار ذلّت وخواری دنیا نیز می شوند. «سَعی فِی خَرابِها... لَهُمْ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ»
(اگر سعی در خرابی ساختمانی که یادآور خداست،ذلّت دنیوی و عذاب اخروی دارد،پس کسانی که با شایعه و تهمت و تحقیر،قداست مردانی را شکستند که در جامعه یادآور خدا هستند،قطعاً در همین دنیا گرفتار ذلّت و نکبت خواهند شد.)
نظرات شما عزیزان: